معاونت فرهنگی و اجتماعی
رسانه دانشجویی دات
EnAr ورود 0

پاسداشت فرهنگی

دکتر عبدالحسین زرین‌کوب

دکتر عبدالحسین زرین‌کوب

زمستان ۱۳۰۱،یک روز مانده به تحویل سال،عقربه ها در پی هم، یکی به دنبال دیگری.... کودکی زاده می‌شود.از نژاد آریو برزن،از دیار لرستان،کودکی عبدالحسین نام. خودش در کتاب« نقش برآب» نوشته است: «با آنکه نوروز خیلی پیر است و عمرش از عهد جمشید افسانه ها هم فزونی دارد امّا من هر سال یکی دو روز از نوروز پیرترم چرا که درست یک دو روز قبل از ۱۳۰۲ بود که در بروجرد چشم به جهان گشودم.» رد قدم هایش هنوز در کوچه های بروجرد به جا مانده؛دیوار های کاهگلی صدای خنده های کودکی را به یاد می‌آورند که روزگاری دانش را در دستانش پرورش می‌دهد. حتی تعطیلی تنها دبیرستان شهر نیز او را از علم باز نداشت.به تهران می‌رود.... شمیران،منیریه،تجریش، هنوز هم صحبت ها راجع به اوست!نوجوانی ناشناس اما تشنه علم. تأتر های لاله زار سوگند می‌خوردند که پسرک را به یاد دارند. همه‌چیز درست از همین لحظه آغاز می‌شود۱۳۱۹ این نخستین پیوند او با نشر علم بود. او کسی نبود جز عبدالحسین زرین کوب دانش آموخته و شاگرد استاد بهار و استاد فروزانفر و چه کسی خوش اقبال تر از او. از بدو ورود به دانشگاه، درعلمی نبود که به روی خود نگشاید ، خیابان دانشی نبود که در آن قدم نزند. در همان سال ها در میان هجوم دانش، قمر را می‌بیند.قمر آریان، تصاحب کننده روح شمس. همان قمری را می‌گویم که شمس علم را در آغوش می‌کشد و آسمان ادبیات را روشنایی می‌بخشد. نه که دیگر استادان را فراموش کنیم! اما او، چیز دیگریست... در یک سمت‌مان شمس و در دیگر سمت قمر و ما نونهالان در سایه سار دانش این استاد بزرگ پرورش یافتیم.خواندیم و خواندیم تا شاید ستاره ای شویم در این آسمان. شاهکار های تاریخ نگاری‌اش را خواندیم؛ «دو قرن سکوت» را می‌گویم که به قول استاد ابراهیم خدایار : نوشته های او رنگ شاعرانگی داشت؛به خصوص نوشته های تاریخی‌اش.اگر در تاریخ نگاری او را بیهقی زمانه بخوانیم، گراف نگفته‌ایم. « پله پله تا ملاقات با خدا» مولانایش را خواندیم.عرفان خواندیم،تصوف خواندیم. در محفل عارفانه او هویت شناختیم که به راستی:در هیچ یک از فرهنگ های بزرگ جهان به قدر فرهنگ ایرانی صدای انسانیت،صدای عدالت ،صدای محبت بلند نیست. ۲۴ سال قبل در چنین روزهایی او را از دست دادیم. به تعبیر استاد پورنامداریان« درگذشت ۷۷ ساله مردی ست که خلاصۂ هزارسال بود!" شمس درخشان علم‌مان رفت... اما هنوز هم در سایه علمش و در نور دانشش ما رشد می‌کنیم و می‌بینیم. او خورشیدی است که تا ابد در آسمان ما روشن خواهد ماند.

بیتا مریدی انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی

برخی از آثار استاد زرین کوب

کتاب در قلمرو وجدان

کتاب تاریخ مردم ایران

کتاب بحر در کوزه

کتاب بامداد اسلام

کتاب دو قرن سکوت

کتاب پله پله تا ملاقات خدا

کتاب خرابات

کتاب آشنایی با تاریخ ایران

کتاب دفتر ایام

کتاب پیر گنجه در جستجوی ناکجا آباد

کتاب آشنایی با نقد ادبی

کتاب با کاروان حله

کتاب از کوچه رندان

کتاب با کاروان اندیشه

کتاب سر نی

کتاب روزگاران

کتاب کارنامه اسلام

کتاب دنباله جستجو در تصوف ایران

کتاب فرار از مدرسه

کتاب تاریخ در ترازو

کتاب شعر بی دروغ،

شعر بی نقاب

کتاب صدای بال سیمرغ

کتاب یادداشت ها و اندیشه ها

کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام

کتاب ارزش میراث صوفیه

کتاب دیدار با کعبه جان

کتاب نقد ابی کتاب از چیزهای دیگر و ...صدها مقاله و سخنرانی و..

4   0
بازدید امروز: 4    بازدید کل: 1550
captcha

goli 1402/06/25 9:47:18 PM
درود بر خانم مریدی. بسیار دلنشین بود.
0   0